وضعیت نامساعد محیط زیست اخیراً خیلی خبرساز شده است. مقالات خبری و مستندهایی در مورد بالا آمدن سطح آب دریاها ، کاهش کیفیت هوا و کاهش جمعیت حیوانات بیش از هر زمان دیگری محبوب شده است. از مهمترین این برنامهها میتوان به War on Waste در استرالیا و مستندهای سیاره آبی ساخته دیوید اتنبرو در انگلیس اشاره کرد که منجر به تغییر بزرگی در فرهنگ استفاده از پلاستیک شد. فروش لیوانهای قهوه و بطریهای آب کاهش پیدا کرد، استفاده از نیهای پلاستیکی در بسیاری از رستورانها و بارها ممنوع شد، و برندهایی همچون کوکاکولا قول دادند در بستهبندیهایشان از مواد قابل بازیافت استفاده کنند و پویشهایی همچون " سبز شو" (go green) به وضوح در حال شتاب گرفتن است.
بر اساس یک پژوهش که اخیراً در انگلیس و آمریکا انجام شده است نیمی از مصرف کنندگان دیجیتال میگویند نگرانیهای زیست محیطی بر تصمیمات خرید آنها تأثیر میگذارد.
تفاوت زیادی بین حرف و عمل وجود دارد اما اگر نگرانیهای زیست محیطی مصرف کنندگان برای برندها به اندازه کافی مهم نباشد ، آنها میتوانند گروه بزرگی از مشتریان خود را از دست بدهند.
نسل هزاره (millennials) پیشرو در مسیر سبز شدن
از مصرف محصولات گوشتی با رعایت استانداردهایی همچون امکان گشت وگذار حیوانات در محیط باز (free-range meat) گرفته تا استفاده از محصولات گیاهی مراقبت از پوست و یا انتخاب رژیم غذایی گیاهخواری، نسل هزاره کسانی هستند که با تغییر در سبک زندگی و رفتار خود نقش پررنگی در حرکت به سوی ایجاد روشهای پایدار و سازگار با محیط زیست ایفا میکنند. نسل هزاره یا به انگلیسی millennials یا Gen Y به نسلی اطلاق میشود که در حال حاضر بین 22 تا 35 سال سن دارند.
بسیاری از برندها با ایجاد و کاربرد واژگانی مثل " نسل سبز" شروع به استفاده از جذابیت و فرصتهای موجود در این تغییرات کردهاند. به عنوان مثال رستورانهای زنجیرهای Pret A Manger در انگلیس در حال حاضر هفت شعبه تماماً گیاهی دارد و یا شرکت معروف تولید لوازم آرایشی L’Oréal از اولین طیف رنگ موی گیاهی خود رونمایی کرده است.
دادههای جهانی شواهد محکمی در تأیید این تغییرات نشان میدهد. نسل هزاره یا نسل Y بیشتر از هر نسل دیگری مایل به پرداخت هزینه بیشتر برای خرید محصولات سازگار با محیط زیست هستند با تعدادی بیشتر از 60 درصد. در حالیکه نسل X (36-54 ساله) با 55 درصد و نسل بیبی بومرز (64-55 ساله) با 46 درصد و نسل Z (16-21 ساله) با 58 درصد افراد نشان از افزایش تمایل به خرید محصولات پایدار و دوستدار محیط زیست میباشد.
توجه به این نکته مهم میباشد که نسل Y بیش از هر زمان دیگری نسبت به خریدهایشان آگاه هستند -که نشان دهنده باورها و ارزشهایشان میباشد- و نسل Z نیز در آستانه پیوستن به آنها قرار دارند ، بنابراین به احتمال زیاد تغییری بلندمدت در بازار در حال وقوع است.
چه کسانی مسئول هستند؟
به عنوان افرادی از جامعه، اکنون ما درکی نسبی از میزان خسارتی که با دورریزهایمان به محیط زیست میزنیم، داریم. اما چه کسی مسئول ایجاد تغییر میباشد؟ با نظرسنجی که از مصرف كنندگان در انگلیس و آمریكا انجام شده است 70 درصد آنها پذیرفتند که احساس میکنند بیشترین مسئولیت را خودشان نسبت به آینده كره زمین دارند ، اما 52 درصد معتقدند كه مسئولیت این امر به عهده تولیدكنندگان میباشد.
با اینکه گامهای مثبتی از سوی برندهای بزرگ در بازار انجام شده، اما هنوز کالاهای مصرفی زیادی وجود دارد که برای تولیدشان بیش از حد به مواد پلاستیکی وابسته هستند. و این به معنی است که مصرف کنندگان محصولات سبز همیشه با انتخابهای کمتری روبرو هستند. ما شواهدی برای اثبات این امر در دادههای انگلیس و ایالات متحده مشاهده میکنیم. اگرچه تعداد زیادی از مردم از کیسهها و بطریهای قابل استفاده مجدد و یا قابل بازیافت استفاده میکنند ولی فقط 34٪ از افراد مورد بررسی به طور فعال از محصولات مضر برای محیط زیست مانند نی پلاستیکی یا کارد و چنگال پلاستیکی، اجتناب میکنند. و این فرصتی برای برندها میباشد تا برای حل این مشکل اقداماتی انجام بدهند.
شرکت Turtle Savers تولید کننده نیهای استیل یکی از برندهایی میباشد که حامی حذف پلاستیکهای یکبار مصرف در بازار میباشد و در حالیکه رستورانها ممنوعیت استفاده از نی پلاستیکی را شروع کردند ، این یک فرصت مناسب برای سرمایه گذاری در این بازار میباشد. برندهای دیگر نیز باید از این الگو پیروی کرده و تلاش کنند تا گزینههای جایگزینی برای محصولات پلاستیکی را در اختیار مصرف کنندگان قرار دهند.
بیشترین فشار روی برندهای تولید کننده CPG ( تولید کنندگان محصولات غدایی، نوشیدنی و پاک کننده بهداشتی)
برندهای CPG ( تولید کنندگان محصولات غدایی، نوشیدنی و پاک کننده بهداشتی)، با فشار و انتظار بیشتری برای شروع تغییر از سوی جامعه روبرو هستند. و مشتریان بیشتری در هنگام خرید این محصولات در مورد " سبز بودن" آنها تحقیق میکنند. تا حدی ، این میتواند به این خاطر باشد که محصولات دوستدار محیط زیست طبیعیتر و برای سلامتی بهتر هستند و احتمالاً به همین دلیل است که مواد غذایی بسیار مورد جستجو و بررسی قرار میگیرند.
62 درصد از مصرف کنندگان آگاه به مسائل محیط زیستی در انگلیس و ایالات متحده معتقدند که محصولات دوستدار محیط زیست برای سلامتی آنها مفیدتر است. مخصوصاً در بازار محصولات خانگی نیز اخیراً به دلیل وجود گزارشاتی مبنی بر وجود مواد سمی و مضر برای بدن، حرکت به سوی خرید محصولات سبز بیشتر شده است. به عنوان مثال شرکت Unilever خیلی آگاهانه و سریع روی این روندها کار کرده است و در نتیجه در حال دریافت پاداش خود میباشد. این شرکت اعلام کرده است که 70% از رشد گردش مالی خود را از تولید محصولات پایدار و سبز خود کسب کرده است. و برای اولین بار در 20 سال گذشته ، برندی جدید به نام Love Beauty and Planet در بازار کالای مراقبت شخصی راهاندازی شده است که محصولاتی کاملاً گیاهی تولید میکند و ضمناً از بطریهای ساخته شده از پلاستیکهای بازیافتی نیز استفاده میکند.
در نهایت ، سبز شدن یک برند نه تنها به بهبود وجهه عمومی آن کمک خواهد کرد بلکه عواید مالی برای تولیدکننده به همراه خواهد داشت.
صنعت مد سریع (Fast fashion)
با وجود دورریزهای پلاستیکی به عنوان پر خطرترین فاکتور برای محیط زیست، بدیهی است که صنایع CPG ( تولید کنندگان محصولات غدایی، نوشیدنی و پاک کننده بهداشتی) بیشترین فشار را تحمل کنند. از طرفی مصرف کنندگان هنگام خرید محصولاتی از سایر دستهها ، مانند وسایل الکترونیکی و سفر ، خیلی به "سبز بودن" توجه نمیکنند و دلیل اصلی آن این است که آگاهی خیلی کمتری نسبت به تأثیرات زیست محیطی این محصولات در مقایسه با برندهای CPG در جامعه مشاهده میشود.
کمتر از نیمی از مصرف کنندگان آگاه به مسائل محیط زیستی قبل از خرید لباس ، کفش و کیف در مورد "سبز بودن" آنها تحقیق میکنند. در حقیقت ، صنعت مد ، به ویژه تولیدکنندگان محصولات ارزان قیمت با حجم بالا و سریع (Fast fashion)، یکی از بزرگترین مقصران مشکلات زیست محیطی هستند. آلودگی آب ، استفاده از مواد شیمیایی سمی و ضایعات منسوجات تنها برخی از هزینههایی است که محیط زیست به دلیل علاقه شدید مردم به صنعت مد سریع میپردازد. در حالیکه آگاهی مصرف کنندگان از تأثیرات زیست محیطی صنعت مد هنوز بسیار کم میباشد.
به راحتی میتوان فهمید که چگونه یک مستند یا خبر میتواند نگرشها را به طور جدی تغییر دهد، درست مثل آنچه که در رابطه با کاهش مصرف پلاستیک اتفاق افتاد. نگرانیهای زیست محیطی هنوز به طور عمده در دستور اکثر برندهای صنعت مد سریع قرار نگرفته است. برند H&M بیشتر از سایر برندها در ارتباط با تولید محصولات پایدار و تاب آور در بازار صحبت میکند اما تعداد زیادی از برندهای دیگر هستند که هنوز به آنها ملحق نشدهاند.
آنچه ما به طور قطع میدانیم این است که محیط زیست باید در اولویت هر کسب و کاری باشد. همین حالا فشار برای "سبز شدن" دستهبندیهای جدید صنایع در حال گسترش میباشد و برندها باید این مسئله را به عنوان فرصت ببینند نه یک مانع.
همانگونه که در تجربه شرکت Unilever دیدیم "سبز بودن" منافع مالی زیادی به همراه خواهد داشت، ولی برای درک پتانسیل واقعی بازار "سبز" کسب و کارها باید برای تغییر رفتار مصرف کنندگان تلاش کنند. و این نیازمند رفع موانع برای مشتریانی هست که تمایل به خرید محصولات "سبز" دارند ولی اقدامی عملی انجام نمیدهند.