اینترنت اشیا (IoT) و برنامههای کاربردی آن نقش محوری در کشاورزی هوشمند بر عهده دارد که میتواند به کشاورزان در نظارت از راه دور به مزارع و گیاهان، صرفهجویی در مصرف آب و انتخاب مقدار مناسب کود و در نهایت ایجاد ارزش افزوده کمک کند.
شمارش گیاهان با استفاده از پهپادها
Caleb Hinkle دانشجوی فارغ التحصیل در زمینه محصولات زراعی و خاک دانشگاه ویرجینیا مطالعهای را در جهت استفاده از اینترنت اشیا (IoT) برای سادهسازی و یافتن قابلیتهای جدید در زمینه زراعت انجام داده است. هدف او مقایسه محصولات زراعی با استفاده از عکسهایی که از پهپادها گرفته میشود. تصاویر به منظور تعیین تعداد گیاهان و مساحت قطعات زراعی کوچک، تجزیه و تحلیل میشوند تا بتوان مقایسه راحتتری در مورد اینکه کدامیک از روشهای زراعی بهترین نتیجه را دارند، تهیه کرد.
دوربین پهپادها، بخشی از سیستم متمرکز هوشمند کشاورزی است که برای ارائه اطلاعات دقیق موقعیت یابی به ماهوارههای GPS متصل میشوند و اطلاعات را از طریق Wi-Fi به اپلیکیشن PrecisionHawk ارسال میکنند. هینکل به سادگی میتواند تئوریهای خاصی را در یک مزرعه آزمایش تعیین کند و یک برنامه پرواز برای پهپادها برنامهریزی کند و یک نقشه دقیق از منطقه را دریافت کند.
دادهها به کمک نرمافزار PrecisionHawk به راحتی تقسیم و تجزیه و تحلیل میشوند و با دوربینهای پیشرفتهای که طول موج بیشتری نسبت به چشم انسان دارند به خصوص در طیف مادون قرمز میتوان زمینهها را طبقه بندی کرد.
تجزیه و تحلیل دادهها بدون شک پیچیده است اما در نتیجه روشی نسبتاً ساده برای بدست آوردن درک عمیق از سلامت محصولات آزمایشگاهی است. یک پرنده بدون سرنشین علاوه بر اینکه به راحتی قادر به شمارش گیاهان است می تواند به طور خودکار آنها را بر اساس اندازه طبقه بندی کند و حتی ارزیابی اولیه از سلامتی آنها را بر اساس اینکه رنگ سالم دارند یا نه انجام دهد.
اینترنت اشیا (IoT) به Roric Paulman كشاورزی در جنوب غربی نبراسكا كمك می كند تا با یك نگرانی مهم به نام کم آبی مقابله كند. وی یک مزرعه در حدود 8،500 هکتار دارد که در آن محصولات زراعی، پاپ کورن، سیب زمینی و چغندرقند کشت میکند. چهار پنجم زمین توسط آبهای زیرزمینی که از سفره آبشار Oglala گرفته میشود، آبیاری میشود. سنسورهایی که در زمین خود قرار داده اند، کیفیت خاک را اندازهگیری میکند، تغییرات در دما، رطوبت و بسیاری موارد دیگر را در زمان واقعی نشان میدهد. این دادهها امکان تصمیمگیری بسیار آگاهانهای را در مورد مکانهایی که میتوانند برای توزیع آبهای زیرزمینی مورد استفاده قرار گیرند، فراهم میکند و در نتیجه هزینههای تحمیل شده با استفاده از آن را به حداقل میرساند.