در قسمت اول در مورد خانهها و اجتماعات هوشمندتر و ایمنتر، تکنولوژیهای هوشمند و سبز، خدمات نوین حمل و نقل و کاربرد علم داده در آنها صحبت کردیم، اکنون در این بخش (قسمت دوم) به برخی دیگر از کاربردهای هوشمندسازی و علم داده در زندگی شهری خواهیم پرداخت.
هوشمند شدن در زمینه مدیریت پسماند
ما اغلب جمع آوری زباله را با "کارایی و دقت" مرتبط نمیدانیم، اما همه چیز در حال تغییر میباشد. سیستمهای مدیریت پسماند خورشیدی اکنون میتوانند زبالهها را فشرده کنند (حداکثر 8 برابر زباله های معمولی) درحالیکه دادههای دقیق خود را به یک سیستم عامل آنلاین ارسال میکنند. میتوان از این دادهها برای کمک به مدیریت ماشینهای حمل زباله، بهینهسازی مسیرها و برنامههای جمعآوری استفاده کرد. علاوه بر این، شرکتهای مدیریت پسماند اکنون از فناوری یادگیری ماشین برای تجزیه و تحلیل دادهها و پیشبینی الگوهای حضور زباله در سطح شهرها استفاده میکنند و این فناوری به آنها کمک میکند تا از تجمع زباله و سرریز شدن سطلهای زباله جلوگیری نماید. مدیریت هوشمند پسماند، قبلاً در سنگاپور و بسیاری از شهرهای سایر کشورهای دیگر راهاندازی شده است. پیشبینی میشود تا سال 2050 سهم بازار مدیریت هوشمند پسماند از 5.19 میلیارد دلار فراتر رود.
صرفه جویی هوشمندانه پول و انرژی
شکل دیگر سیستمهای هوشمند مدیریت پسماند، نحوه مصرف و صرفهجویی در انرژی است. اگرچه لیستی طولانی و رو به رشد از کشورها و شرکتهای در حال سرمایهگذاری در انرژیهای تجدید پذیر وجود دارد، اما هنوز بخشهای وسیعی برای ایجاد سیستمهای بهینهسازی مصرف انرژی وجود دارند. خوشبختانه، پروژههای خلاقانه فراوانی وجود دارد که هدف آنها تغییر شکل سیستمهای انرژی شهری است. 'Future Living Berlin' محصول شرکت پاناسونیک یکی از این پروژهها است. این سیستم پمپهای حرارتی منابع هوا، پانلهای فتوولتائیک و باتریهای ذخیرهسازی (با هدف ایجاد یک جامعه صرفهجو از نظر انرژی) را در یک سیستم مدیریت انرژی بسیار هوشمند و کارآمد تلفیق میکند. در همین حال، یک شرکت تازه تاسیس سوئدی شیشههای هوشمندی را با حسگرهای تعبیه شده تولید کرده است که به ساختمانها امکان ایجاد و ذخیره انرژی خود را میدهد. این سیستم میتواند به طور بالقوه با یک زیرساخت متصل ترکیب شود، جایی که هر ساختمان با یک سیستم عامل "ارتباط" برقرار میکند ، و انرژی را در صورت لزوم ذخیره میکند یا به سیستم بر میگرداند. این اصل بازگرداندن انرژی به شبکه، در حال حاضر در صنایع خودروهای برقی در حال اجرا است. شارژرهای دو طرفه برقی این اتومبیلها رانندگان را قادر میسازند نه تنها اتومبیلهای خود را با سرعت فوق العاده شارژ کنند، بلکه برق اضافی را به شبکه باز گردانند. با توجه به آینده خودروهای برقی و پیشبینی ممنوعیت کاربرد اتومبیلهای دیزلی و بنزینی در آینده، مطمئنا این نوع فناوریتأثیرگذاری خود را بیشتر خواهد نمود.
احیای مراقبتهای پزشکی و سلامتی
به منظور پاسخگویی به نیازهای مناطق پرجمعیت شهری، مراقبتهای بهداشت عمومی باید در دو حوزه اصلی یعنی پیشگیری و درمان توسعه یابد. در حال حاضر شهرها از فناوری IoT برای اندازهگیری شرایط محیطی مانند کیفیت هوا استفاده میکنند به عنوان مثال پکن در کمتر از یک سال موفق به کاهش آلایندههای موجود در هوای این شهر به میزان حدودا 20٪ شد. با تجزیه و تحلیل دقیق دادههای بزرگ، از هوش مصنوعی و فناوری یادگیری ماشین نیز میتوان برای شناسایی افرادی که خطرات بیشتری سلامتی آنها را تهدید میکنند استفاده کرد. تخمین زده شده است که این فناوری میتواند به کاهش حجم بیماری 8 تا 15 درصد کمک کند. اکنون، با کمک تجزیه و تحلیل دادههای اینترنت اشیا و هوش مصنوعی، دستگاههای پزشکی پوشیدنی و فناوری ردیابی، در حال ورود به عصر جدیدی از مراقبتهای بهداشتی هستیم. و اگر بخواهیم خیلی فراتر برویم بهتر است بدانید که قرصهای دیجیتال چاپ سه بعدی در حال حاضر یک واقعیت هستند! البته، محافظت از حریم خصوصی و دادههای ما امری اساسی است. اخیراً نگرانیهای زیادی در مورد فناوریهای سلامتی و چگونگی دسترسی شرکتها به اطلاعات بهداشتی خصوصی افراد وجود دارد (به ویژه با Halo یا ردیاب تناسب اندام جدید آمازون). در حالی که فناوری اینترنت اشیا و تجزیه و تحلیل دادههای AI میتواند یک سیستم مراقبت بهداشتی کارآمدتر و موثر ایجاد کند، اما این همه نوآوریها بدون در نظر گرفتن حریم خصوصی افراد بسیار کم ارزش است. مدیریت و حفظ این تعادل بسیار مهم خواهد بود و مقررات جدید هوش مصنوعی اتحادیه اروپا نیز گام درست و بلندی در جهت حفاظت از حقوق اساسی افراد در تکنولوژی مراقبتهای بهداشتی است.
اعتماد برای توسعه خانههای هوشمند و کلان دادهها برای بهبود زندگی شهری امری ضروری است
چالش اصلی همه این نوآوریها ایجاد و حفظ اعتماد است. بیشتر ما در مورد هر فناوری حداقل درجاتی از بدبینی را داریم (و این قابل درک است). به همین دلیل است که ایده " شهر هوشمند" ممکن است مفهومی نزدیک به یک آرمانشهر را به ذهن ما نیاورد. در گذشته چندین مورد مخالفت برای راهاندازی شهرهای هوشمند کاملاً یکپارچه از سوی شهروندان نگران صورت گرفته است. یک نمونه قابل توجه در تورنتو است، جایی که گوگل آزمایشگاههای (Google’s Sidewalk) پروژه پیادهرو بسیار بلند پروازانه خود را برای ایجاد محلهای از آینده در منطقه ساحلی شهر تعطیل کردند. درحالیکه عدم صرفه اقتصادی این پروژه به عنوان دلیل اصلی تعطیلی آن ذکر شده است، ولی این پروژه با مخالفت قابل ملاحظه مردم محلی نیز روبرو شد، آنها به شرکت مادر سرویس Sidewalk (که همان گوگل است) اعتراض کردند و قصد داشتند "از تورنتو در برابر کنترل توسط شرکت گوگل محافظت کنند". واقعیت این است که با وجود تمام صحبتهای مربوط به ایمنی، راحتی، "سبز شدن" و بهرهوری انرژی، بیاعتمادی، پیشرفت در مسیرهای مختلف را متوقف میکند. ما باید ایمان داشته باشیم و اطمینان حاصل کنیم که نوآوری در جهت منافع ما انجام میشود، نه اینکه به هزینه به خطر افتادنِ حریم خصوصی اتفاق افتد. قوانین خدمات دیجیتالی اتحادیه اروپا و بازارهای دیجیتال دقیقاً به همین منظور ایجاد شده است. درحالیکه مجموعه پیشنهادهای جدید، بلند پروازانهترین مقررات مربوط به هوش مصنوعی است که تاکنون دیده شده است، با این مقررات و قوانین آتی، امیدواریم که رویکردی اخلاقمدار و مسئولیتپذیرتر برای پیشرفت را شاهد باشیم. بعد از رفع این نگرانی، خانههای هوشمند و دادههای بزرگ میتوانند تأثیر عمیقی بر زندگی ما داشته باشند.